در اوایل سال تحصیلی 89- 88 در بین دانش آموزان پایه پنجم متوجه شدم که یکی از دانش آموزانم در کلاس درس فعال نیست و اگر از او پرسیده می شد شدت ترس و اضطراب در او به حدی بود که شروع به گریه و زاری می کرد. تصمیم گرفتم که با مدیر مدرسه و دیگر همکاران و خانواده (زینب) در این زمینه صحبت کنم و ریشه اصلی این اضطراب را در او پیدا کنم با توجه به این که این اضطراب یا ریشه در محیط مدرسه داشت یا در محیط خانواده باید امنیت و آرامش روحی را در محیط های مذکور از طریق دادن مسئولیت - تشویق و … فراهم می کردم. بعد از مدتی نتایج روش های به کاربرده شده به وضوح در دانش آموز قابل مشاهده بود و وضعیت درسی و روحی او بهتر از گذشته شد.