این پروپوزال به رابطه بین مدیریت زمان و فرسودگی شغلی میپردازد. روش کار بدین صورت است که: مدیریت زمان و فرسودگی شغلی را به عنوان متغییر های مستقل و وابسته در نظر میگیریم و با نمونه گیری و استفاده از همبستگی رابطه این دو متغیر را تعیین میکنیم.
در عصرکنونی عامل اصلی فشار روانی کمبود وقت است. اینکه افراد چه شغلی دارند و در چه پست و مقام سازمانی هستند مهم نیست زیرا همه به نحوی با این مساله رو برو هستند.(لوئیس،1382) همه ی ما دو نفری را که در شرایط کاری کاملا یکسان هستند اما یکی از آنها دائما از کمی وقت و فشار کاری نالان است درصورتیکه دیگری احساس راحتی کرده و در زمان خود کارها رابه پایان می برد و حتی دارای کارایی و اثربخشی بالاتری نیز می باشد، دیده ایم. این پدیده توجه محقق را به امر مدیریت زمان جلب کرده و این سوال مطرح شد که مدیریت زمان چه رابطه ای با فرسودگی شغلی دارد.
جامعه مورد بررسی این تحقیق کلیه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان غربی را که در سال مالی 1386 مشغول به خدمت بوده اند، شامل شده است که تعداد آن ها 220 نفر می باشد. بدین ترتیب، 140کارمند به عنوان نمونه انتخاب شدند.روش نمونه گیری این تحقیق روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. پس از پخش پرسشنامه ها، 135 پرسشنامه برگشت داده شد. بنابراین، نمونه این تحقیق را 135 کارمند این اداره کل شامل می شود. در این تحقیق از دو ابزار که به صورت پرسشنامه بوده اند، استفاده شده است. برای اندازه گیری فرسودگی شغلی از پرسشنامه فرسودگی شغلی مزلچ استفاده شده است.