تأثیر امواج الکترومغناطیس میکروویو(MU) و رادیوفرکانس(RF) بر تراکم قدرت غیرحرارتی در رنگدانه های شباهت دهنده در بافت های گیاهی مورد مطالعه قرار گرفت. افزایش رنگدانۀ فستوسنتتیک در هر دو مورد در مدت های پرتوگیری نسبتا کوتاه (1تا 4 ساعت) یافت شد. در حالی که در زمان پرتوگیری طولانی تر(12 ساعت)، در گیاهانی که در معرض میکرویو بودند، کاهش محتوی رنگدانه ملاحظه شد. تصور می شود که افزایش کلی کارایی فتوسنتز بر اساس داده های غیرمستقیم که بواسطۀ نسبت افزایش یافتۀ کلروفیل A/B بدست آمد، رخ می دهد. تأثیر برانگیزانندگی نسبی بر تجمع بیوماس در پرتودهی MW ملاحظه شد.
پرتو الکترومغناطیسی، Zea mays، نسبت کلروفیل، تجمع بیوماس
از آنجائیکه ‘پنجرۀ میکروویو’ جو باعث نفوذ پرتو کیهانی با فرکانس های دامنۀ GHz مشود، در نتیجه همواره یک مولفۀ مکروویوی در زمینۀ پرتو کیهانی وجود دارد. در دنیای مدرن، با استفاده از میکروویو پیچیدۀ منتشره از وسایل ارتباطی موجود در هوا، سیستم های مراقبتی، صنعت، اهداف درمانی و تشخیصی در پزشکی- اهمیت آلودگی الکترومغناطیسی نیاز به تأکید بیشتر ندارد. یک نوشتۀ مفید در مورد تأثیر بیولوژیکی میدان های الکترومغناطیسی با فرکانس کم بر ارگانسم های گیاهی وجود دارد. اما به نظر می رسد که پاسخ های استنباط شده از گونه های گیاهی مختلف در یک روش پیچیده هم به پارامترهای فیزیکی و هم منبع تابش دهی (فرکانس، تراکم قدرت، پالس ها یا امواج هاپیوسته، طول مدت پرتوفکنی و غیره) و وضعیت مغناطیسی مادۀ بیولوژی (مرحلۀ رویشی، پیش تیمار، محیط و غیره) بستگی دارد؛ علیرغم این، پارمترهای بیولوژیکی گوناگون منجر به آشکارشدن جنبه های گوناگون واکنش بین امواج الکترومغناطیسی و مادۀ تحت تابش می شود. نمونه هایی در این باره وجود دارد که به آنها خواهم پرداخت.
Muraji و دیگران (1998) گزارش دادند که یک میدان مغناطیسی با فرکانس کم تقریبا 10 Hz باعث تحریک رشد ریشه های غلات شده است. در حالی که در مورد فرکانس های بالا یعنی بالای 240 Hz، رشد متوقف شد.