ساختار آب، تئوری شبیه ترمودینامیک در چندین سال قبل منتشر شده است که اثر نیروهای آبگریز در غشاءهای آبدار متقارن (اریکسون، لجانگرین، کلیسون، چِم، سوک و سال 1989) حلقه های نا متقارن بین سطوح میکای ساده و آبگریز کلی بوده است. ناشی شدن فشار بر هم کنشی مبنا در ثبت داده های آزمایش به وسیله کلسیون و دیگران (سال 1987) توافق خوبی داشته است. از این جهت، حمایت زیاد برای مطالعه اصلی نیروی آبگریز به پیوند هیدروژنی وابسته به فرآیندهای شکل گیری خوشه در آب در تماس با سطح جامد آبگریز است.
نیروی سطح هیدروفوبیک، پوشش های مایع غیرمتقارن، شکل گیری خوشه در آب، سطح میکا هیدروفوبیک
علاوه بر نیروهای بر همکنش رایج DLVO که بین غشاءهای نازک عمل می کنند (نیروی های جاذبه واندروالسی و دافعه استاتیک) حضور جاذبه مولکولی غیر قطبی بامقادیر طولانی به خوبی مستند است. که برا پوسته های نازک آبدار پیچیده شده بین سطوح هموار و نیروهای همگن پوسته مولکول غیر قطبی بالا می رود. چندین سال پیش نوشته های بسیاری درباره این موضوع به طور کلی توسط کریسن سون و کلا اِسون به بررسی پرداختند. به طور منطقی جاذبه مولکولی غیر قطبی یک تنوع از مکانیزم هایی را پیشنهاد کرد و برخی از آنها به بررسی دقیق جزئیات مهّم پرداخته است. برای یک بحث مهّم از این موضوع ما یک فصل از کتابی که اخیراً توسط اریکسون و یون نوشته شده است مرجعه می کنیم. تا کنون، توافقی کلی درباره جاذبه مولکولی غیر قطبی به دست نیامده است. گویا درست ترین هدف تئوری که تحریف شده است، توسط اِریکسون ارئه شده است. در سال 1989 و بر اساس مفهومی از یک ساختار افزوده شکل دهی شده برای آب در مجاورت یک سطح جامد غیر قطبی. به طور مفهومی، این هدف به قضایای اصلی از بلیک و کیچنر وایزرال ویل و پاشلی بر می گردد. در یک روش مشابه، دِرجاگوین و چاریو به جاذبه غیر قطبی به مفاهیم (مؤلفه ساختاری فشار من فصل) اشاره می کند.