دسته بندی: علوم انسانی » تاریخ
تعداد مشاهده: 163 مشاهده
فرمت فایل دانلودی: rar
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 33
حجم فایل: 33 کیلوبایت
نیاکان کوروش
خاندان هخامنشی با این که در ذکر همه اسلاف صاحب اعتبار کوروش، در نزد محققان مختلف اتحاد نظر وجود ندارد و کسانی نیز به تعداد فرمانروایان پیشین و البته محلی و منطقه ای بودن برخی از آنان تأکید ورزیده اند، ولی شکل قابل قبول این است که پس از هخامنشی جد خاندان، شاهان ذیل دارای نام و نشان بوده اند:
1) چیش پش
2) کمبوجیه
3) کوروش
4) چیش پش
5) کوروش
6) کمبوجیه
7) کوروش سوم (بزرگ)
به تعبیر هرودت قبایل پارسی در زمان استقرار در منطقه ای که نام آنها را بر خود پذیرفته و از کرمان تا خوزستان امتداد داشته است، ده طایفه بوده اند که عبارتند از:
پاسارگادی ها، مرفی ها، ماسپیان ها، پانتالی ها، دروزی ها و گرمان های شهرنشین، و همچنین ساگارتی ها، مردها، دروپیک ها، ودائین های شبانکاره، این که چنین ترکیبی در همه ادوار عمر سلسله مزبور حفظ شده باشد محل تردید است ولی بی شبهه کوروش از دودمان پاسارگادی های شهرنشین بوده و در زمره نجیب ترین و برجسته ترین اقوام پارسی به شمار می رفته است.
تعلقی که شاهان هخامنشی به محیط و مسکن مألوف خویش نشان می دادند و در همان معدود کتیبه ها و آثاری که به طور مستقیم از آنان باقی مانده، آشکار است، کنایه از شناختی دیرپا و سازگار با کل منطقه وسیع پارس کهن دارد و از احساسات درونی شده قرن های طولانی اقامت آنان سخن می گوید. در همان حال، پیوستگی های تثبیت شده و هویت یافته تاریخی آنها با دیگر اقوام ایرانی جا گرفته در سرتاسر فلات ایران هم مأخوذ از پشتوانه های زبانی، فرهنگی، عقیدتی اخلاقی و قومی مردمی است که اگر نه پیش تر دست کم در خلال نزدیک به دو سده و نیم فرمانروایی بی چون و چرای سلسله مزبور، یک جهتی و همداستانی و وحدت آریایی خود را کسب کرده بودند.
به عبارت دیگر، کوروش بزرگ و سلسله ای که او جهانی شدنش را بنیاد نهاد حافظ منافع همه ایرانیان مستقر در نجد پهناور ایران و مبشر و مبین مجموعه آداب و اصول انسانی بی نظیری بود که به مرور ایام در وجود فرد فرد ایرانیان نهان و نهادینه شده بود و تنها در انتظار ناجی نیرومند و مظهر کامل عیاری می نمود که اراده و عزم ملی ایرانیان را برای قبول مسئولیت جهانداری و ارائه تصویری کامل از خصوصیات ایرانی نشان دهد.
تاریخ جانشینی کوروش را حدود سال 557 ق. م رقم زده اند و اگر جابجایی قدرت مادها با نواده آژیدهاک را در همان محدوده سال 550 ق. م بدانیم، یک نکته محرز است که کوروش پیش از دست زدن به چنان اقدام بزرگی که با سهجن خونری زیعمده همراه بوده، به مدت دست کم هفت سال، تجربه اداره سرزمین های پارس و انزان (انشان) را داشته است. کمبود منابع تحقیق مانع از آن نیست که بگوییم بدون شک توسعه متصرفات ایران در زمان کمبوجیه دوم و بعد هم دوران طلایی سازماندهی امپراتوری در عصر داریوش بزرگ، مدیون پایه های مستحکمی است که بنیاد گذار سلسله پی افکنده است، به تعبیر هرودت، ایرانیان آن اندازه به مقام والای انسانی او نازش داشته اند که: « هیچ فرد پارسی تا امروز خود را در حد آن ندیده است که با کوروش برابر شود » (ک. سوم، 160) بریان، همان، ص 169).