مقاله کنونی با اتخاذ سیستم تولید کم سود بعنوان مدل مرجع، رویکرد مدیریت زنجیره عرضه و رابطه بین بخش های خصوصی و دولتی را در صنعت خودروسازی برزیل بررسی می نماید. بواسطه یک بررسی موردی که در خلال سال های اکتبر 2006 تا اکتبر 2008 در یک خودروسازی خصوصی انجام شده است، دو تنگنا در این بخش صنعتی برزیل شناسایی شده است: (1) تاکید بر هماهنگی بجای یکپارچگی در مدیریت زنجیره عرضه؛ و (2) کانال های ناکافی ارتباطی میان بخش های خصوصی و دولتی، که منتهی به خط مشی های ناکارآمد برای حمایت از خودروسازان با حجم تولید پایین می شود.
هدف این مطالعه شناسایی برخی از تنگناهای دستیابی به سطح بالاتر رشد اقتصادی در صنعت خودروسازی برزیل، به وسیله یک موردکاوی که در یک خودروسازی خصوصی صورت گرفته که وسایل نقلیه سبک تجاری میتسوبیشی را مونتاژ می کند، می باشد.
صنعت خودروسازی بدین جهت برای مطالعه انتخاب شد که این بخش برای بررسی روابط بین شرکتی و رابطه اتخاذ یک رهیافت تلفیقی نسبت به مدیریت زنجیره عرضه پایه محکمی را پدید می آورد. افزون بر این، صنعت خودروسازی در اقتصاد برزیل نقش مهمی ایفا می کند. برزیل در سال 2007 در زمینه تولید وسیله نقلیه در سطح جهان، با 2997150 واحد، رتبه پنجم را دارا بود، و این بخش صنعتی پاسخگوی 18 درصد از GDP صنعتی کشور بود. در سال 2005، تعداد شغل های مستقیم و غیرمستقیم ایجاد شده به وسیله این بخش، تعداد 1.5 میلیون شغل تخمین زده شد (آنفاوا، 2008).