تحقیق کامل در مورد مولوی

  • دسته بندی: ادبیات
  • قیمت: 5000 تومان

در قالب ورد با 44 صفحه

فرمت ورد

جلال الدین محمد در ششم ربیع الاول سال۶۰۴ هجری در شهر بلخ تولد یافت. سبب شهرت او به رومی و مولانای روم، طول اقامتش و وفاتش در شهر قونیه از بلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره نویسان وی درهنگامی که پدرش بهاءالدین از بلخ هجرت می کرد پنجساله بود. اگر تاریخ عزیمت بهاءالدین را از بلخ در سال ۶۱۷ هجری بدانیم، سن جلال الدین محمد درآن هنگام قریب سیزده سال بوده است. جلال الدین در بین راه در نیشابور به خدمت شیخ عطار رسید و مدت کوتاهی درک محضر آن عارف بزرگ را کرد…

مولانا جلال الدین محمد مولوی در سال ۶۰۴ روز ششم ریبع الاول هجری قمری متولد شد.هر چند او در اثر خود فیه مافیه اشاره به زمان پیش تری می کند ؛ یعنی در مقام شاهدی عینی از محاصره و فتح سمرقند به دست خوارزمشاه سخن می گوید .در شهر بلخ زادگاه او بود و خانه آنها مثل یک معبد کهنه آکنده از روح ،انباشته از فرشته سر شار از تقدس بود .کودک خاندان خطیبان محمد نام داشت اما در خانه با محبت و علاقه ای آمیخته به تکریم و اعتقاد او را جلال الدین می خواندند –جلال الدین محمد .پدرش بهاء ولد که یک خطیب بزرگ بلخ ویک واعظ و مدرس پر آوازه بود از روی دوستی و بزرگی او را ((خداوندگار)) می خواند خداوندگار برای او همه امیدها و تمام آرزوهایش را تجسم می داد .با آنکه از یک زن دیگر ـ دختر قاضی شرف – پسری بزرگتر به نام حسین داشت ،به این کودک نو رسیده که مادرش مومنه خاتون از خاندان فقیهان وسادات سرخس بود ـ و در خانه بی بی علوی نام داشت- به چشم دیگری می دید.خداوندگار خردسال برای بهاءولد که در این سالها از تمام دردهای کلانسالی رنج می برد عبارت از تجسم جمیع شادیها و آرزوها بود. سایر اهل خانه هم مثل خطیب سالخورده بلخ ،به این کودک هشیار ،اندیشه ور و نرم و نزار با دیده علاقه می نگریستند .حتی خاتون مهیمنه مادربهاء ولد که در خانه ((مامی)) خوانده می شد و زنی تند خوی،بد زبان وناسازگار بود ،در مورد این نواده خردسال نازک اندام و خوش زبان نفرت و کینه ای که نسبت به مادر او داشت از یاد می برد.

خرید فایل

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.