در این مقاله ارتباط بین تامین مالی نابهنجار خارجی و اقلام تعهدی نابهنجار به وسیله تمرکز جداگانه بر روی اقلام تعهدی سرمایه در گردش و اقلام تعهدی بلند مدت مورد بررسی قرار گرفت. ما فهمیدیم که تامین مالی خارجی و اقلام تعهدی پرتفوی کاهش خطر، نه تنه امولد بازده بالاتری است بلکه همچنین فرصتهای آماری آربیتراژی را تشکیل می دهد. تجزیه و تحلیل سطح پرتفولیو و سطح شرکتها از طریق رگرسیون مقطعی نشان می دهد که توانایی معیارهای تامین مالی خارجی در پیش بینی بازده سهام همچنان پس ازکنترل اقلام تعهدی سرمایه در گردش به قوت خود باقیست. به هر حال این توانایی با کنترل اقلام تعهدی بلند مدت به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد. نتایج ما با شکست سرمایه گذاران برای تشخیص سرمایه گذاری بیش از حد مرتبط با فعالیت و یا مدیریت فرصت طلبانه عایدی ها مطابقت دارد.
بسیاری از مطالعات انجام شده بیانگر رابطه منفی بین فعالیتهای تامین مالی شرکتها و بازده سهام در آینده است که اصطلاحاً تامین مالی نابهنجار نامیده می شود. فعالیتهای افزایش (توزیع) سرمایه با کم (زیاد) شدن بازده در آینده همراه است. این رابطه طیف گسترده ای از فعالیت های تامین مالی خارجی و حتی کل فعالیتهای تامین مالی را تشکیل می دهد. در ارتباط با این مطالعات، مستندات پژوهشی زیادی نیز وجود دارد که بیانگر رابطه منفی میان سطح اقلام تعهدی حسابداری و بازده سهام در آینده است که اصطلاحاً اقلام تعهدی نابهنجار نامیده می شود: شرکتها همراه افزایش (کاهش) اقلام تعهدی، بازده کمتر (بیشتری) را تجربه می کنند. این ارتباط شامل اقلام تعهدی سرمایه در گردش و اقلام بلندمدت و کل اقلام تعهدی می باشد. مطالعات اخیر توسط کوهن (2006)، ریچاردسون و اسلوان (2008)، و وانگ (2010) و ریچاردسون و اسلوان (2003) بیانگر ارائه تلاشی سیستماتیک برای بررسی ارتباط بین این نابهنجاری در بازار است.