هدف اصلی شبکه بندی شناختی، تجهیز شبکه های قدیمی با مجموعه ای از اطلاعات به منظور توسعه آن ها و دستیابی به سطوح بالاتری از عملکرد نسبت به مواردی که در حال حاضر قابل دسترسی می باشد، است. ویژگی اصلی شبکه های شناختی، قابلیت ارزیابی شرایطی می باشد که در ان بکار گرفته می شوند، تا واکنش های منطقی را بر مبنای شرایط کنونی به سمت اهداف بهم پیوسته و استفاده از تجارب گذشته ایچاد کند. چنین شبکه های توسعه یافته ای توسط پیچیدگی غیر قابل اغماضی مشخص می گردند، که اگر همراه منافع مرتبط، همانند افزایش عملکرد یا کاهش هزینه های مدیریتی باشد، قابل تحمل است. طرح های شناختی مختلف تا به حال در تحقیقات گذشته مطرح شده اند، که در محدوده تعریف چارچوب کلی، تا معماری گره شناختی، و کاربردهای خاص، می باشند. هدف این مقاله توضیح مفاهیمی می باشد که در بررسی های قبلی نیز مد نظر قرار داده ایم، که توضیح می دهیم چگونه الگوی شبکه بندی شناختی باعث پر کردن خلاء بین طرح های سرویسگرا شده و آن ها را با استفاده از استدلال اطلاعات بیرونی، یعنی اطلاعاتی که بطور موضعی در دسترس نبوده و در جاهای دیگری شبکه مد نظر قرار می گیرد، توسعه می دهد. این باعث می شود که فرایند شناختی به دورنمای جهانی از شبکه دست یابند، که باعث تسهیل پیشرفت بهترعملکردهای به هم پیوسته می گردد.