در این مقاله، یک زنجیره تأمین بعنوان یک شبکه صفی دو نهاده ای سه مرحله ای نشان داده شده است. سفارش ورودی به زنجیره تأمین به وسیله دو متغیر تصادفی نشان داده می شود، یک متغیر برای زمان وقوع و دیگری برای مقدار اجناسی که به یکدیگر تحویل داده می شوند. هدف مقاله حاضر، محاسبه حداقل زمان پاسخگویی برای تحویل کالاها به مقصد نهایی در امتداد سه مرحله شبکه می باشد. میانگین تعداد کالاهایی که می توانند طی حداقل زمان پاسخگویی تحویل داده شوند، ظرفیت مطلوب شبکه صفی را تشکیل می دهد. پس از اینکه به وسیله آخرین رویداد (یک صف و سرور آن) در هر مرحله از شبکه صفی خدمت رسانی گردید، برای مسیریابی کالاها در رویداد مناسب مرحله بعدی، تصمیمی اتخاذ می گردد که می تواند حداقل زمان پاسخگویی را به وجود آورد.
سالهای زیادی است که مدل های صف برای بررسی مسائل زنجیره تأمین مورد استفاده قرار گرفته اند. در دهه 40، مدل های صف بمنظور حل دسته وسیعی از مسائل تداخل دستگاه مورد استفاده قرار گرفت، یعنی چند نفر تعمیرکار بایستی برای نگهداری مناسب سیستم تخصیص داده شود، یا چه تعداد اپراتور تلفن برای رسیدگی به تلفن های ترافیک موردنیاز هستند. مدل های صف برای بررسی مبادلات مربوط به تعداد خدمت رسان ها در مقابل زمان انتظار مشتریان مورد استفاده قرار می گیرند. بدیهی است که اگر تعداد خدمت رسان ها زیاد باشد، هزینه خدمت رسان ها بالاست، ولی زمان انتظار (هزینه وقت تلف شده مشتری) پایین است. مدل های صف بمنظور کمینه ساختن هزینه کسب و کار تعداد بهینه نقاط مشتری/ خدمات سفارش (خدمت رسان ها) را محاسبه می کنند. این مدل، نرخ متوسط ورود سفارشات، نرخ متوسط خدمات مشتری، هزینه به کسب و کار زمان انتظار سفارش (عدم رضایت مشتری)، و هزینه به اداراه مکان های خدمات مشتری را در نظر می گیرد. مدل های صف برای کسب اطلاعات قبلی نه تنها در رابطه با معیارهای سنجش عملکرد نظیر طول صف، زمان های پاسخگویی و زمان های انتظار بلکه سایر معیارهای سنجش عملکرد مانند (آ) احتمال اینکه تأخیر روی خواهد داد، (ب) احتمال اینکه تأخیر کل بیشتر از یک مقدار از پیش تعیین شده می باشد، (ج) احتمال اینکه تمامی تسهیلات خدماتی بیکار خواهد ماند، (د) زمان تلف شده مورد انتظار کل تسهیلات، و (ه) احتمال فواصل ناشی از انطباق انتظار ناکافی مورد استفاده قرار می گیرند. برخی از مسائل صف شامل تعیین تعداد مناسبی از تسهیلات خدماتی برای تأمین تقاضای مورد انتظار و تعیین کارایی خدمت رسان ها و تعداد خدمت رسان های مختلف در تسهیلات خدماتی می باشند [1]. سوری [2]، کاربرد نظریه صف را برای ارائه راه حل های مسائل زنجیره تأمین پیشنهاد داد.