در این بررسی، تاثیر بهبود فناوری بلقوه در صنعت سیمان با اهداف جهانی حمایتی همانند مواردی که به شکل دهی گروه های بین دولتی در ارتباط با تغییرات اقلیمی، می پردازد، مقایسه می گردد. به عبارت دیگر، آیا دانش فناوری استاندارد و کنونی در صنعت سیمان و بتن این امکان را به وجود می آورد تا به اهداف فاکتور 4 دست پیدا کنیم ؟ هدف این بررسی کاهش انتشار CO2 در کشورهای توسعه یافته در سال 2050 توسط فاکتور 4، از سطح آن در سال بوده، بعد از کاهش این مقدار توسط فاکتور 2 تا سال 2020، می باشد. بررسی های کنونی نشان می دهد که این موضوع از نظر تکنیکی امکان پذیر می باشد تا با در نظر گرفتن پیشرفت در تولید سیمان، بتن هایی را طراحی کنیم تا اهداف فاکتور 2 را تامین کرده اما یک برگشت تکنولوژیکی مورد نیاز است تا به اهداف فاکتور 4 برسیم.این تغییر تکنولوژیکی نه تنها نیازمند تغییرات در مواد خام بتن و طراحی های ترکیبی می گردد، بلکه از تکنیک های ساخت و ساز جدید، از مصالح کمتری برای ساختارهای نهایی استفاده می کند.
بخش های مربوط به ساختار این مواد به عنوان سومین منبع بخش صنعتی انتشار CO2 در جهان و در اتحادیه اروپا می باشد. این بخش 10 درصد از کل انتشار CO2 را ایجاد می کند که اکثر آن ها در ارتباط با تولید بتن می باشد. دود 85 درصد، از این انتشار CO2 از مواد سیمان حاصل می گردند. چرخه مربوط به ارزیابی سیمان نشان می دهد که 95 درصد از این CO2 در طی تولید انتشار یافته و 5 درصد در انتقال مواد خام و تولیدات نهایی حاصل می گردد.