این مقاله به بررسی نقش اعتماد در اشتراک دانش در فعالیت های روزمره درون سازمان ها می پردازد. اعتماد از نقطه نظر روابط بین فردی و بین گروهی در زمینه های اشتراک دانش درون سازمان ها مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله تمرکزش را بر روی اشتراک دانش واقعی و اعتماد قرار می دهد. به نظر می رسد که اعتماد به عنوان یکی از اولویت اشتراک دانش بوده و همچنین برای متغیرهای دیگری که اشتراک دانش را تحت تاثیر قرار می دهند، ضروری می باشد.
مدلی برای تحقیقات بیشتر مطرح و پیشنهاد می گردد. اشتراک دانش و حس اعتماد به عنوان مفاهیمی هستند که توسط بسیاری از محققان مورد بررسی قرار گرفته است. به هر حال، تحقیقات پیشین معمولا تعریف قابل قبولی از آن ارائه نمی کند. با این وجود، به نظر می رسد مردم به وضوح تشخیص می دهند که چه وقت می توان به فردی اعتماد کرده و چه زمانی اطلاعات تقسیم می گردد. اگر ما نمونه ای از مصاحبه های انجام شده توسط روزنامه نگاران را مد نظر قرار دهیم، مفهوم اطلاعات محرمانه و غیرمحرمانه در آمریکای شمالی قابل درک می باشد. در اینجا فرد می تواند نقش هایی را مد نظر قرار دهد که حس اعتماد در روابطی که اطلاعات به اشتراک گذاشته می شود، ایفا می کند.