با توجه اینکه مسئله هزینه یابی هدف و حسابداری مدیریت استراتژیک (SMA) در سطح قابل ملاحظه ای مورد توجه حسابداران قرار گرفته است، ولی پژوهش های تجربی انگشت شماری در رابطه با این مسائل از سوی محققین صورت گرفته است. علاوه بر این، مسئله ارزش افزوده نیز در سطح شرکتی مورد توجه پژوهش های بسیار کمی قرار گرفته است.
هدف این مقاله این بوده که با استفاده از تحلیلِ چگونگی بکار گیری EVA (یا همان ارزش افزوده اقتصادی) در سیستم هزینه یابی هدف، مسئله حسابداری مدیریت و مدیریت مبتنی بر ارزش را مورد بررسی قرار دهیم. این مسئله، سؤالات مهمی در خصوص امکان نمایش آبشاری EVA از سطح پایین تا سطح محصول، و همچنین سازگاری در مواجهه با مشتری و سهام دار و البته با تمرکز بر روی مدیریت کارائی را به همراه دارد. از این رو شواهد و مدارکی را فراهم نموده ایم مبنی بر اینکه هزینه یابی هدف می تواند به منظور تعدیل و تنظیم این دیدگاه ها استفاده شده و در زمانی که آنرا با سایر تکنیک های SMA ترکیب می¬سازیم.، می تواند آنرا به عنوان یک پلی که فرمولاسیون استراتژی را به اجرای استراتژی و تولید سود متصل می¬سازد، در نظر گرفت.