هدف: هدف از این بررسی تحلیل سطوح اعتماد کلی در میان کارمندانی است که در مقایسه با کارمندان حالت استخدام سنتی (کار استاندارد)، با تقاضای فزاینده انعطاف پذیری در زندگی کاری خود (کار غیر استاندارد) وفق یافته اند.
طرح/ روش شناسی/ دیدگاه: داده ها با استفاده از پرسشنامه خود- اجرا که به طور تصادفی از کشور سوئد، (سال2004، تعداد = 5080(و یک مصاحبه بررسی محل کار کارگران موقت اتحادیه (سال2008، تعداد = 119) جمع آوری و سپس توسط آزمون های کای- اسکور و آنالیز رگرسیون منطقی تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج آشکار می سازد که افراد در موقعیت های غیر استاندارد در مقایسه با کارمندان استانداردی که سن، جنسیت، و جایگا های اجتماعی آنها ثابت است، داری سطوح اعتماد عمومی پایین تری می باشند.
کاربردهای عملی: چون نشان داده شده که اعتماد پیش شرط ابتکار است، و انعطاف پذیری و نوآوری، رسما بعنوان راهکار مشکلات جامعه پسا صنعتی پذیرفته می شوند، یافته ها به یک تناقض محتمل در اقتصاد جدید اشاره دارند.
اصالت/ ارزش: نتایج این بررسی حمایت ارزشمندی را برای این تئوری فراهم می آورند که شرایط انعطاف پذیر کاری منجر به کاهش سطوح اعتماد در جامعه می شود و از این نظر منحصر بفرد هستند.
اصطلاحات مختلف از قبیل پساصنعتی، پسا فوردیست، قدیمی در برابر اقتصادهای جدید و کاپیتالیسم (سرمایه داری) منعطف، همگی برای توصیف بازار کار فعلی و شفاف سازی آن به کار می رود، به گونه ای که امروزه بازار اساسا با دوره ای که به آن عصر صنعتی مدرن می گویند متفاوت باشد (Sennett, 1998; Beck, 2000).. جهانی سازی افزایش یافته، آزادسازی اقتصادی و تکنولوژی جدید منجر به نیازمندی های کارمندی کاهش یافته و افزایش تقاضا برای اشکال متنوع انعطاف پذیری سازمانی می شود. این گرایش همزمان نیروی کاری ایجاد کرده است که قادر به تعهد در مشاغل موقت کوتاه مدت هستند. در واقع انعطاف پذیری تقویت شده بازار کار، هدف مشخص بسیاری از خط مشی های بازار کار پسا صنعتی غربی است.