این مقاله به بررسی ماهیت سوء ظن، رابطه آن با اعتماد بین فردی، و اینکه چگونه رفتار، تاثیر سوء ظن بر روی اعتماد را کنترل می کند، می پردازد. ما نشان می هیم که سوء ظن نگرشی را نشان می دهد که متشکل از عقاید و احساسات منفی می باشد که درک افراد را از عملکرد و رویدادها تحت تاثیر قرار داده و به این ترتیب اعتمادشان را تحت تاثیر قرار می دهد. این شرایط احتمالا زمانی روی می دهد که عوامل موقعیتی مبهم می باشند. سه بررسی، این قضیه را مد نظر قرار می دهد. با استفاده از فعالیت های پروژه ای، بررسی 1 به اثبات این موضوع می پردازد که سوء ظن در ارتباط با افکار و احساسات منفی و عدم اعتماد می باشد.
بررسی 2، که بررسی میدانی می باشد، به حمایت از نقش واسطه برای رویدادهای موردنظر پرداخته که از نقطه نظر پیش بینی های به وقوع پیوسته در ارتباط با سوء زن و اعتماد، مد نظر قرار می گیرد. بررسی 3، پژوهشی می باشد که ما به مدیریت رفتارهای قابل ارجاع موارد مشخص می پردازیم، و دریافته ایم که زمانیکه گفته ها یا فعالیت های افراد دیگر به طور مشخصی قابل اعتماد و غیرقابل اعتماد باشد، سوء ظن دارای تاثیر کمی بر روی درک اعتماد بوده، اما زمانی که این موارد مبهم باشد، سوء ظن دارای تاثیر زیادی بر روی تفسیر رفتار می باشد. نتایج نشان می دهد که تفسیر جانبدارانه از رویدادها و رفتارهای مبهم، منجر به اعتماد کمتری شده اما رفتارهای قابل اعتماد باعث کاهش تاثیر سوء ظن بر روی اعتماد می گردد.