منابع شرقی هنر غربی دیر زمانی است که کشف شده است. امیل مال، هانری و ژان بالتروزائیتیس، جریان های عمده آن تاثیرگذاری را تا سرچشمه اش پی گرفته اند. آن ها پیچ و خم های این رودخانه را که آبشخور اروپا در قرون وسطی بوده و با آبیاری، موجب باروریش شده است، کاویده اند. بنابراین تکرار آن در اینجا بیهوده می نماید. اما چگونه ممکن است، دستکم با ذکر چند مثال، این پدیده را که گسترش و اصالت و نومایگی شگفتی دارد، در مجموعه ای که به بررسی جهات اساسی هنر ایران اختصاص دارد، یادآور نشد؟ فرهنگ غرب بسیار از ایران در حوزه هنرهای تزئینی تاثیر پذیرفته است. ایران نقش مایه های نمادین یا تزیینی کهن ترین تمدنها را گرفته، از صافی گذرانده و به تحلیل برده و سپس در سراسر حوزه مدیترانه منتشر ساخته است.
وگاه ضوابط و قواعد شمایل نگاری که در فلات ایران پرداخته شده بودند، غیرمستقیم، از طریق پایگاه هایی چون قسطنطنیه و سیسیل زیر سلطه مسلمین و اسپانیا (اندلس)، به شمال کوه های آلپ رسیدند و به قول ر. گیرشمن « همان مسیری را پیمودند که از سومر و بابل و نینوا به ایران هخامنشی و سامانی می رسد و از آنجا به بیزانس و اسلام و اروپای کاتولیک رومی، منتهی شد». جهان گشایی های مسلمین و جنگ های صلیبی و سفرهای زیارتی و مناسبات دیپلماتیک و مبادلات تجاری، از دریای شمال تا خلیج فارس، شبکه انبوه و پیچیده ای تنیدند که نخستین جلوه هایش در دوران سلسله کارولنژی نمودار شد.