از آنجایی که ارتباطات درونی سازمان و رهبری دو عنصر کلیدی دستیابی به اهداف سازمانی هستند، عوامل تعیین کننده کلیدی به شمار می آیند و بر حسب موفقیت و کارایی کنونی سازمان و موقعیت آن در آینده از اهمیت حیاتی برخوردارند. تحقیق حاضر که رابطه میان ارتباطات درون سازمانی و رهبری را از طریق رویکرد تعاملی بررسی می نماید، تعامل موجود را از دیدگاه رهبر و ارتباطات درون سازمانی ارزیابی می نماید و درصدد است تا جهت، شکل و میزان تأثیر ارتباطات درون سازمانی و رهبری را بر یکدیگر را نشان دهد. به تعبیری، در عین حال که رهبر در رأس سازمان در موقعیت تأثیرگذاری مثبت یا منفی بر سیستم ارتباطی سازمان بواسطه تصمیمات اتخاذ شده است، رفتارهای وی نیز نشان می شود. همچنین، سیستم ارتباطی سازمان در جایگاه تعیین کننده ارزیابی های رهبر و رهبری وی در موفقیت و شکست او قرار دارد. بنابراین، تأکید می شود که رهبر به ارتباط درون سازمانی توجه داشته باشد.
سازمان ها نهادهای اجتماعی هستند که نقش مهمی در حفظ و تسهیل زندگی اجتماعی ایفا می نمایند. سازمان مطابق با حوزه ای که مشغول است به زندگی اجتماعی کمک می نماید. بدون توجه به اینکه برای انجام وظایف موجود خود در چه ناحیه ای فعالیت می کند، بایستی عملکرد سالمی داشته باشد، و برای عملکرد سالم لازم است که سیستم ارتباطی و مدیریتی مناسبی را درون آن ایجاد نماید. این ضرورت مورد بحث به پدیده ارتباطات درون سازمانی و رهبری منتهی می شود.
حقیقت امر این است که فرایند ارتباطی پایداری میان افراد درون یک سازمان که عضو زنده ای است، وجود دارد. با این وجود، این تعامل بایستی تا آنجایی موفق در نظر گرفته شود که در اهداف سازمان نقش دارد، به بهبود افراد کمک می نماید و به طورکلی سازنده است.