بازاریابی اسلامی یا IM اندازه ای منفعتی در زمینه ارتقا یافتن دانش بازاریابی و فعالیت عملی برای تجارت و مشتریانی می باشد که به صورت معناداری انکار ناپذیر می باشد. بنابراین این به صورت قابل توجهی توجهات را به سوی پژوهش جلب می نماید و علاوه بر این محققان را به سوی بازاریابی اسلامی یا IM جذب می نماید. اگر چه این سطح هنوز تحت مطالعه به همراه شواهد تجربی محدود شده می باشد اما از نظر عملی، تصمیم های ترکیبی در زمینه بازاریابی یا چهار P (محصول، قیمت، تبلیغ و مکان) در راستای اصول اسلامی می باشد. بنابراین این مطالعه تلاش می کند تا فاکتورهای تعیین کننده را در زمینه هدایت کردن فعالیت های ترکیبی مربوط به بازاریابی اسلامی و اهمیت نسبی آن ها را معرفی نمایید. با استفاده از ترکیبی از هم روش مطالعاتی کیفی و هم کمی، این مطالعه یک مجموعه شامل 23 بخش ابزاری را پیشنهاد داده است که ترکیب مربوط به بازاریابی اسلامی را اندازه گیری کرده است که به صورت عملی و تجربی برای یک بعدی بودن، قابل قبول بودن و محقق بودن از طریق آنالیزهای فاکتوریل مورد آزمون قرار گرفته اند. از این رو یافته ها پیشنهاد می کنند که مشتریان مسلمان پنج فاکتور تعیین کننده را در نظر می گیرند که باید توسط تاجران در هدایت کردن بازاریابی ترکیبی مورد تاکید قرار گیرد. در ترتیب مربوط به اهمیت آن ها با استفاده از آنالیزهای رگرسیون چندگانه، فاکتورها عبارتند از: هم شکلی، کارکتر، الزام، وجدان و مرکزگرایی مشتری. بنابراین این مورد که تاجران می توانند پنج چارچوب کاری C را در زمینه جلب توجه کردن توسط مشتریان مسلمان از طریق بازاریابی ترکیبی فعالیت های آن ها توسط مطابقت کردن پیوسته با قوانین سیره و دستورالعمل های این کشور، نشان دادن کارکتر متمایز، متعهد شدن در زمینه بیمه مرحله ای، در نظر گرفتن فناپذیری و وجدان و در آخر هم راستا کردن مشتری در راستای مسیر مورد پیشنهاد و توجه قرار می گیرد.
حوزه مطالعاتی: بازاریابی- بازاریابی ترکیبی اسلامی- آنالیز های فاکتوریل- مشتری مسلمان