شاهنامه فردوسی گران سنگ ترین سند هویت ملی ایرانیان و یکی از مشهورترین حماسه ها جهان است که حکیم فردوسی توانسته است با هنرمندی هر چه تمام تر قدرت زبان فاخر فارسی را در آن به نمایش بگذارد و هم گنجینه ای از آداب و رسوم و تمدن و فرهنگ پر بار نیاکان ما را در آن فراهم آورد با توجه به این که در این اثر با شکوه، زندگی بسیاری از پادشاهان ایران به نمایش گذاشته شده است، در این پژوهش کوشش شده است که شیوه های فرمانروایی فریدون شاه و کیخسرو با تاکید بر خرد و داد مورد مقایسه و تحلیل قرار بگیرد و نکته های همگون و ناهمگون این دو فرمانروا نشان داده شود.
اثر جاویدان فردوسی بزرگ؛ شاهنامه یکی از بهترین آثار ادبی عالم می باشد که از زاویه های گونا گون حماسی، اسطوره ای، تاریخی، کشور داری و ادبی می تواند مورد تحلیل وتفسیر قرار بگیرد و از این جهت شاهنامه کتابی است ارزشمند و ارزش آن تا به امروز به استواری باقی مانده است. درباره شاهنامه پژوهش و کتابهای گوناگونی فراهم شده و نویسندگان و سخنوران این شاهکار گرانسنگ را از نگاه های متفاوتی مورد نقد وبررسی قرار داده اند و به مسایل آن پرداخته اند ما نیز در این پژوهش به مقایسه شیوه های فرمانروایی فریدون و کیخسرو با تاکید بر خرد و داد پرداخته ایم و نکته های مشترک و متفاوت این دو شخصیت مهم اسطوره ای را بیان کرده ایم.
پادشاهی کیخسرو به صورت انتصابی انجام می شود؛ بعد از کشته شدن پدرش سیاوش در سرزمین توران با مواجه شدن با سختی های فراوان به ایران باز می گردد؛ گودرزیان و لیعدی کیخسرو را در نزد شاه کیکاووس مطرح می کنند اما توس به شدت با این امر مخالفت می کند زیرا بر این عقیده بود که تا زمانی که فریبرز هست نباید کیخسرو که یک سوی او تورانی است بر ایران حکومت کند.
جهاندار کز تخم افراسیاب نشانیم، بخت اندر آید به خواب
نخواهیم شاه از نژاد پشنگ فسیله نه خرم بود با پلنگ
فریبرز با فر و چهر کیان میان بسته دارد چو شیر ژیان
چو فرزند باشد نبیره کلاه چرا برنهد، بر نشنید به گاه
شاهنامه، 1391، ج:2 , 460
در نتیجه کار بیخ پیدا می کند و گودرز در مقابل توس موضع می گیرد و هر دو با لشکریان خود در مقابل هم می ایستند در اینجاست که کیکاووس خرد گرایانه موضوع را بررسی می کند و برای از بین بردن تشنج به وجود آمده آزمونی را مطرح می کند و قرار بر این می شود که هر کس از این آزمون سر بلند بیرون آمد پادشاهی ایران از آن اوست؛ کیخسرو با تسخیر دژ بهمن بدون هیچ تنشی پادشاه ایران می شود.
دو فرزند ما را کنون با دو خیل بباید شدن تا در اردبیل
به مرزی که آنجا دز بهمن ست همه ساله پرخاش آهرمن ست
به رنجست از آهرمن آتش پرست نیارد بدان مرز موبد نشست
از ایشان یکی کان بگیرد به تیغ ندارم ازو تخت شاهی دریغ