دسته بندی: علوم انسانی » روان شناسی
تعداد مشاهده: 306 مشاهده
فرمت فایل دانلودی: doc
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 138
حجم فایل: 503 کیلوبایت
در قالب word و در 138 صفحه، قابل ویرایش، شامل:
تعریف اومانیسم
تاریخچه اومانیسم
اومانیسم در غرب
اومانیسم در سروده های دانته و میلتون
اومانیسم رنسانس
اومانیسم نو
اومانیسم سوم
تأثیر اومانیسم بر دین
فرهنگی زمینی از دیدگاه دین
جوهره اصلی تفکر و فرهنگ معاصر غربی
تفاوت فرهنگ ما با فرهنگ غربی ها
اومانیسم اسلامی در اندیشه شریعتی
شریعتی و ماهیت پویای انسان
انسان، جمعی از خدا و خاک
مقایسه دیدگاه اومانیسم غربی و اومانیسم شریعتی
کاربرد اندیشه شریعتی در جامعه امروز
اومانیسم ها و پیامبران و اولیای الهی
نظر اسلام درباره تفکر اومانیست
نظریه آگوست کنت و اومانیسم
نگاه انسان به خود در غرب (جامعه جدید) و در قرن وسطی
معنای فلسفی اومانیسم
جریان نقد اومانیسم
انسانگرایی و اومانیسم در مارکسیسم و پراگماتیسم و اگزیستانسیالیسم
اومانیسم در قرن 19-20 و نظریه نیچه
تحلیل انسان به خرد در غرب و فلسفه کانت
دیدگاه سقراط، افلاطون و ارسطو نسبت به انسان
اساس و اندیشه مارکس و بیگانگی از دیدگاه مارکس
مروری بر زندگی و اندیشه های هگل
هگل و نظریه تجلی روح و کتاب پدیدار شناسی
پدیدار شناسی هوسرل
پدیدار شناسی بر اساس تعریف هگل
نگاهی به نامه هایدگر در باب اومانیسم
نظر هایدگر درباره سرچشمه اومانیسم
نظر هایدگر درباره نسبیت بین متافیزیک و اومانیسم
تفکر آینده در فلسفه هایدگر
نظریه کارل یونگل
نظریه آلفرد آدلر
نهضت انسان گرا از دید روانشناسان انسان گرای آمریکا
عقاید عمده راجرز
حدود آزادی و اختیار انسان
ویژگی های شخصیت سالم
انگیزش و سلسله مراتب نیازها
هدف از فکر کردن
برداشت فروید از ماهیت انسان
بیگانگی و توهم از دیدگاه فروید
ضمیر ناخود آگاه و فروید
احساسات ناخود آگاه
پیش درآمدی بر خود شیفتگی
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی
بخشی از ابتدای تحقیق:
اومانیسم واژه ای است که در طول تاریخ، معانی گوناگونی به خود دیده است. تاریخ پیچیده آن در دنیای غرب دامنه معانی و تعاریفش را گسترده کرده است. با وجود این، می بایست ضمن تأکید بر تکثر، پیچیدگی و سیال بودن معانی اومانیسم، تعریف امروزی آن را ارائه نماییم. ریشه این واژه humble (humilis) از واژه لاتین ‘humus’ به معنای خاک یا زمین است. از این رو ‘homo’ به معنای هستی زمینی و ‘humanus’ به معنای خاکی یا انسان است. این واژه در آغاز در مقابل سایر موجودات خاکی یعنی حیوانات و گیاهان و هم چنین مرتبه دیگری از مخلوقات یعنی ساکنان آسمان یا خدایان (divihnus, deusldivus) به کار می رفت. در اواخر دوران باستان و قرون وسطای غرب، محققان و روحانیان میان ‘divinitas’ به معنی حوزه هایی از معرفت و فعالیت که از کتاب مقدس نشأت می گرفت و اومانیتاس (humanitas) یعنی حوزه هایی که به قضایی عملی زندگی دنیوی مربوط می شد، فرق گذاشتند. از آن جا که این حوزه دوم بخش اعظم مواد خام خود را از نوشته های رومی و به طور فراینده یونان باستان می گرفت، مترجمان و آموزگاران این آثار که معمولاً ایتالیایی بودند خود را ‘umanisti’ یا «اومانیست ها» نامیدند. بر این اساس ‘humanity’ به آن حوزه از معارف درسی اطلاق می شد که صنایع بیان، منطق، ریاضیات و مطالعه آثار نویسندگان یونانی و رومی را در بر می گرفت و«اومانیست » فردی بود که این مموضوعات را ترجمه یا تدریس نموده و یا امکانات تدریس آن ها را فراهم می کرد…