استفاده از سیستم پشتیبانی تصمیم گیری (DSS) فرایند تصمیم گیری را به تاخیر می اندازد و کاربر را ملزم به پرداخت هزینه بکارگیری سیستم می نماید. پیکربندی های موجود سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری، سودآوری سیستم پشتیبانی تصمیم گیری (DSS) را ضمانت نمی کنند. اگر DSS پیام هایی را به وجود می اورد که تصمیم گیرنده می تواند پیش بینی را انجام دهند، ازاینرو هزینه و زمان انتظار به سبب بکارگیری DSS موجه نخواهد بود. این مقاله یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری مجهز به یک مدل مبتنی بر دانش را مطرح می سازد که به تصمیم گیرنده قبل از بکارگیری DSS می گوید که آیا بکارگیری DSS مقرون به صرفه است یا خیر؛ اگر بکارگیری DSS سودآور نباشد، درنتیجه تصمیم گیرنده بایستی تصمیم گیری را بر مبنای قضاوت ذهنی مدیریت محض قرار دهد. مقاله حاضر از یک نمونه عددی برای توضیح کارکرد DSS پیشنهادی استفاده کرده است.
علیرغم توسعه ابعاد معنایی و کارامدی سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری (DSS)، علاوه بر پیشرفت های فناورانه در زمینه سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر، ترکیب بندی های موجود این سیستم ها در پشتیبانی از کاربرد مقرون به صرفه آنها ناکام مانده اند. در پی دیدگاه اولیه گوری و اسکات مورتون (1971) درمورد یک DSS، ابعاد تکنولوژیکی DSS به طور مستمر بهبود یافته اند. مسیرهای عمده این پیشرفت DSS را به روش محاسبه ای در برنامه های کاربردی داده پردازی الکترونیکی (EDP) (Alter, 1980)، رویکرد مبتنی بر دانش یا پردازش نمادین سیستم های خبره (Bonczek et al., 1980)، و معماری سیستم و فرایند توسعه (Keen, 1980; O’Keefe, 1986) مرتبط می سازد.