فرمت فایل DOC
تعدادصفحات:153
مقایسه ی بهداشت روانی دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری
دانشجویان قشری هستند که سکانداران آیندهی هدایت کشور محسوب میشوند و اگر این قشر عظیم خود دارای زمینه و بستر مناسب برای رشد و تعالی نباشند چه بسا پس از اینکه وارد جامعه و نیروی کار کشور که شدند با توجه به پیشینهی نامناسب خود بسیاری دیگر از اقشار و گروههای مختلف جامعه را نیز تحت تأثیر خود قرار داده و از این طریق لطمات جبران ناپذیری به پیکرهی اجتماع بزنند. برای مثال دانشجویی که اکنون خود سیگار مصرف میکند و در آینده نیز قرار باشد معلم شود و به تربیت و تعلیم فرزندان ما بپردازد، چگونه میتواند مانع از این شود که الگوی دانشآموزان خود واقع نشود و از این طریق آنها را تحت تأثیر خود قرار ندهد. از اینگونه مثالها زیاد میتوان بیان نمود اما آنچه که مهم است این است که مسئولان آموزشی و فرهنگی کشور و بخصوص دانشگاهها اقدام به آموزش و فرهنگ سازی در این زمینه در سطح کشور و دانشگاهها نمایند.
آنچه که تقریبا همگانی است و در بین جوانان بیشترجامعهها دیده میشود مصرف سیگار به منظور برطرف کردن اضطراب وافسردگی نهفته است. در صورتی که جوانان به علت نا آگاهی به جای استفاده ازمکانیسمهای دفاعی موجود در از بین بردن ناراحتیهایشان به دنبال یک راهحل فوری و معجزهآسا میکردند که اضطراب یا افسردگی خود را برطرف کنند که معمولا در این گونه موارد به وسیله دوستان همسن و سالشان سیگار به آنها معرفی میگردد به عقیدهی یکی از متخصصان عادت به مصرف سیگار مانند سایر عادتها، عادت نمیشود مگر با انجام و تامین نیازهای فرد البته باید ذکر کرد که فقط یک شخصیت فکری مضطرب و یا افسرده نیست که به مصرف سیگارروی میآورد بلکه گروههای دیگر جوانان نیز ممکن است دچار این دام شوند. جوانان به علت اینکه مانند بزرگسالان آمادگی پذیرش و مقابله با مشکلات زندگی را ندارند و برخی از مشکلات عادی برای آنان به صورت شدید و جدّی جلوه و تظاهر میکند بنابراین دربرابرمشکلات وخطرات احتمالی آسیب پذیرند به ویژه دوران بلوغ که جوانان دچار مشکلات و بحرانهایی میگردند. وظیفهی بزرگترها ایجاب میکند که به طورمنطقی و صحیح با جوانان و مشکلاتشان روبهرو گردند. متاسفانه والدین یا مربیان آگاهی و اطلاعات اندکی در مورد تحولات روحی دوران بلوغ جوان دارند. لذا به جای برخورد منطقی و درست با مشکل جوانان او را هدف انتقادها وملامتهای خود قرار میدهند. لذا نمیتوانند آنچنان که باید و شاید جوان را در برابر مشکلات زندگی و یا ناراحتیهایش که ناشی ازدوران بلوغ و احیانا کمبود محبت و عدم درک ازطرف بزرگترها از خانواده و اجتماع فراری شده و به دنبال یک ماده معجزهگر باشند که سیگار را مییابند زیرا جوان میبیند که دوستانش نه تنها او را ملامت نمیکنند بلکه وی را بیشتر و بهتر نیز درک میکنند لذا هرگونه راهحلی را که آنان برای رفع مشکل پیشنهاد کنند بدون هیچگونه تامل و تعلقی میپذیرد…و همه چیز از همین جا شروع میشود…ابتدا سیگار…سپس سیگار همراه حشیش …وبلاخره هروئین.
پیشینه مصرف دخانیات به طور تخمینی به حدود ده هزار سال پیش میرسد. در چین و یونان باستان، بر اساس نوشته های تاریخ نویسان و آثار حکاکی شده، از تنباکو و توتون به عنوان گیاهی داروئی یاد شده است.
پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که اکثر معتادان، سیگار مصرف میکنند و نیز اعتیاد را از سیگار شروع کردهاند. بر اساس معیارهای تشخیصی سازمان بهداشت جهانی، سیگار در ردیف مواد اعتیادآور محسوب میشود. سیگار، در ورودی اعتیاد، و چراغ سبزی برای سایر اعتیادها است. مصرف سیگار، نخستین قدم به سوی اعتیاد است. سیگار، زمینهساز اعتیاد به سیگار بوده و مادر اعتیاد به سیگار محسوب میشود.